مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم
مادرم که می رفت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود...
... دلم می خواست "ممُل" را پیدا کنم
از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجک" می گشتم
تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود !
دلم برای کودکیم تنگ شده ...
شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد و او رفت.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ
ادمک اخر دنیاست بخند
ادمک مرگ همین جاست بخند
دستخطی که تو را عاشق کرد ......
شوخی کاغذی ماست بخند
ادمک خل نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
ان خدایی که بزرگش خواندی
بخدا مثل تو تنهاست بخند
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
فقط عشق به
او....... و
آدرس
golnargas.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.